اتفاقات تازه سینمای ایران؛ ارتقا آمار یا کیفیت؟

دبیرخانه چهل و دومین جشنواره بین المللی فیلم فجر خبرداد که هیأت انتخاب مسابقه قسمت ملی، بازبینی فیلمهای متقاضی وجود را از ۱۵ آذرماه اغاز و تا ۱۵ دی ماه اسامی فیلمهای منتخب را برای وجود در قسمت مسابقه سینمای ایران چهل و دومین جشنواره بین المللی فیلم فجر اظهار خواهند کرد.
مسئله دلنشین دقت این است که در این دوره ۱۰۶ فیلم متقاضی وجود در جشنواره فجر امسال می باشند که از این بین ۵۱ فیلم متعلق به کارگردانانی است که فیلم اول خود را ساختهاند یا اصطلاحا «فیلم اولیها» .
حامد مظفری روزنامه نگار سینمایی در یادداشتی تحت گفتن «سیاست خطرناک تشکیل کارگردان و تهیهکننده بیمایه!؟» درمورد این اتفاق نوشت: «آنچه در آمار اولیه از فیلمهای متقاضی جشنواره فجر۴۲ توسط دبیرخانه اظهار گردیده نگرانی ها را زیاد تر میکند چون مطابق اطلاعات رسمی امسال ۱۰۶ فیلم متقاضی جشنواره می باشند و در این بین ۵۱ فیلم متعلق به فیلمسازان اولی است! یعنی نزدیک به ۵۰ درصد (دقیقا ۴۸درصد) فیلمهای متقاضی فیلم اولی می باشند.
تازه اگر قرائن را رد بزنیم، آن ۵۵ فیلم باقیمانده هم نه متعلق به فیلمسازان صاحب نام که به غیر مواردی معدود همانند جوزانی و افخمی، قسمت عمده آنها، فیلم دومی یا فیلم سومیهایی می باشند که در این پنج سال با پشتیبانی ارگانها، فیلمهایی – نهایتا در حد تلفیلم - ساختهاند که به زحمت از دل آنها ده قاب مناسب پرده عریض یا ده دیالوگ ماندگار درمیآید.
گمان زدن این که عطش بالا برای فیلمساز شدن جوانانی که بینبرهایی به ارگانها زدهاند، چه چشم اندازی برای سینمای ایران دارد چندان سخت نیست. همین اکنون به باکس آفیس (جدول فروش) امسال نگاه کنید و ببینید چطور سوگلی جشنواره فجر۴۱ به قعرنشین گیشه بدل شده؟
و زیاد تر آثار ارگانی با تهیهکننده و کارگردانانی کمتوانایی، ناکامیخورده اکران بودهاند و تعداد بسیاری از آثار فجر پارسال حتی در بین پخشکنندگان ارگانی نیز مشتری ندارند چه برسد به پخشکنندگان خصوصی.»
حقیقت این است از این که این امکان فراهم آمده است تا فیلمسازان جوان و تازهکار به چرخه تشکیل سینمای ایران راهشان باز بشود اتفاق خوبی است و این خون تازه باید به رگهای سینمای ایران تزریق بشود اما حتما باید یک قواعد و اصولی هم داشته باشد.
این که آمار تعداد فیلمسازان فیلم اولی امسال جهش بزرگی داشته است را نمی توان تکذیب کرد اما حقیقت این است که این قضیه همانند آن است که سالانه تعداد زیاد بسیاری دانشجو فارغ التحصیل خواهد شد اما آیا برای آنها زمان شغلی مناسب و مرتبط با رشته تحصیلیشان هم بوجود آمده است که تا آنها را جذب کند یا خیر فارغ التحصیل شدهاند و بیکارند یا شغلی غیر مرتبط را دارند.
این ۵۱ فیلمساز فیلم اولی که امسال به جرگه کارگردانان سینمای ایران اضافه شدهاند از سال آینده هر کدام باز میخواهند به همین کار ادامه دهند و فیلم بعدی خود را بسازند و … آیا بستر این قضیه فراهم است؟
آمار و رقم های حاضر هیچ کمکی به سینمای ایران نمیکند و فقط در گزارشهای مدیران و … جای اشکار خواهد کرد اما رویکرد متفاوت و نگاه تازه است که میتواند یک راه حل تازه برای سینمای ایران اراعه دهد.
حامد مظفری در بخشی دیگر از همان نوشته آورده است: «مدیران محترمی که در ارگانها نشستهاند -و برای هراس از روبه رو با کارگردانان و تهیهکننده های باسابقهای که مقادیری از آنها زیاد تر میفهمند و برای جذب حمایتبه هر …تن نمیدهند- مشغول تشکیل تهیهکننده و کارگردانان دونمایهای می باشند که بعضی اوقات حتی دستمزد نمیگیرند تا فقط اسمشان در تیتراژ بهگفتن کارگردان بخورد، یادشان باشد که این نزول از بینمایگی به بیمایگی کاملا محصول سیاستهای آنهاست و با بیلاندهی کمّی هم نمیتوان خاک بر روی آن پاشید.»
فعلا که هیچکدام از این ۱۰۶ فیلم را ندیدهایم ولی از همین الان منتظریم تا ببینیم که این حرکت تازه سینمای ایران چه نتیجهای خواهد داشت، آیا روزنی تازه برای خروج از چرخه تکراری سینمای ایران خواهد می بود یا خیر ادامه همان کلیشه همیشگی است فقط با تعداد و آمار زیاد تر.
مخلص کلام منتظریم تا ببینیم از افزایش کمیت میتوان به کیفیت هم رسید یا خیر؟ و یقیناً به چه قیمتی؟