این ۵ حرکت که با نیت خوب انجام می دهید، متکبر نمود تان میدهد

در این مقاله تصمیم نداریم به شما بگوییم چه کار کنید و چه کار نکنید. فقط تصمیم داریم اشتباهاتی که دیگران مرتکب شدهاند را با شما در بین بگذاریم. با راهنماتو همراه باشید تا این فهرست را با هم مرور کنیم:
۱.هنگامی تا این مدت فردی از شما خواست نکرده او را نصیحت میکنید
هنگامی دوستان با ما دردِ دل میکنند، غریزه طبیعیمان میگوید که باید یک راه حل سریع را جلوی پایشان بگذاریم. تا فردی از مشکلاتش سخن میزند سریع میگوییم: «فلان کار را امتحان کردی؟» یا «میدونی فلان کار برای من سودمند بوده..»
ما این کار را در روبه رو اعضای خانواده، دوستان، همکاران و …انجام میدهیم و حتی یک لحظه هم به ذهنمان نمیرسد که با این که نیتمان خیر است، آنها امکان پذیر فکر کنند که ما خودخواهیم.
اما یادتان باشد آدمها برخی زمانها فقط دلشان میخواهد که شنیده شوند. آنها نمیخواهند با راهحلها و پیشنهادهای ما بمباران شوند، بلکه میخواهند همدلی ما را دریافت کنند. اصلا مهم نیست که در پیشنهاد کردن به آنها چه مقدار نیتمان خیر است، هنگامی بدون این که فردی از ما بخواهد به او پیشنهادای میکنیم، همانند به فردِ «همهچیزدان» میشویم.
خودمان فهمید نمیشویم چون فقط تصمیم داریم به دیگران پشتیبانی کنیم. اما مطمعن کنید، این چیزی است که به ذهن زیاد تر آدمها خطور میکند. چطور تغییرش بدهیم؟
زیاد ساده سوال کنید: «آیا میخواهی پیشنهاد من را درمورد این نوشته بشنوی یا فقط دوست داری به حرفت گوش کنم؟» این سوال مشخص می کند که به سخنهای او اهمیت میدهید و درعینِ حال از فرضیهسازی پیشگیری میکنید.
امتحانش کنید. شگفتزده میشوید هنگامی ببینید زیاد تر آدمها میگویند: «فقط دوست دارم سخنهایم را بشنوی!»
۲.فقط یک «جواب درست» از نظر شما وجود دارد که برایتان مورد قیمت است
آیا فهمید شدهاید که زیاد تر دارید تلاش میکنید درستی سخنتان را به کرسی بنشانید، نه لزوما به این خاطر که واقعا حق با شما است، بلکه به این علت که فکر میکنید صحیحترین اطلاعات نزد شما است که میتواند برای همگان سودمند باشد؟
این قبیل افراد در او گفتوگوهای حرفهای یا شخصی، به جای آنکه همه دیدگاههای مبتنی بر احساسی که در اطرافشان وجود دارد را مد نظر قرار دهند، میخواهند «جواب درست» یا «منطقیترین نتیجهگیری» را به دست بیاورند.
با این که با نیت خوبی به جستوجو کسب درستترین جواب ممکن هستید، بعضی اوقات امکان پذیر به همین علت شخصی متکبر و مغرور به نظر برسید. درواقع با این کار شما نظرات سایرین را از دست میدهید چون درستی و صحت را به ماهیت تعاملی و همکارانه او گفت و گو ترجیح میدهید.
باید یاد بگیریم که بین جستجو برای جواب درست با احترام گذاشتن و قیمتگذاری به دیدگاهها و چشماندازهای متفاوت اعتدال برقرار کنیم، حتی اگر آن دیدگاهها زیاد تر از حس مبتنی بر علتباشند.
چه کنیم؟ تلاش کنید که با این ذهنیت به هر او گفتوگویی داخل شوید: «چه چیزی از این او مباحثه یاد خواهم گرفت؟» نه با این ذهنیت که «باید این حقیقت را مد نظر قرار بدهیم که ….»
۳.نقش وکیل دفاع کننده شیطان را ایفا میکنید
نمیدانید که بعضی اوقات تبدیل به وکیل دفاع کننده شیطان میشوید. فرقی نمیکند که یک او گفتوگوی آنلاین معمولی در جریان است یا یک او گفتوگوی جدی درمورد سیاستهای شغلی، شما مدام آن فردی هستید که ساز ناموافق کوک میکند و موضع ناموافق میگیرد.
حتی هنگامی با نظری موافق هستید هم این نقش را بازی میکنید، برای همین میگوییم: «ایفای نقش وکیل دفاع کننده شیطان».
احتمالا مقصد شما این است که او گفتوگویی تأملبرانگیز تشکیل کنید و به ابعاد مغفولمانده قضیه نور بتابانید. اما هنگامی دقیق نگاه کنید فهمید میشوید که ایدههای چالشبرانگیز دائمی شما توسط تعداد بسیاری از آدمها اصلا سازنده دانسته نمیشوند. آنها فکر میکنند که شما فکر میکنید همیشه بهترین جوابها را میدانید یا دیدگاهتان نسبت به امور متفکرانهتر است.
چه کنیم؟ ابتدا دیدگاههای بقیه را بپذیرید و قیمتگذاری کنید و سپس زیاد آرام دیدگاه متفاوت را گفتن کنید. بعضی اوقات هم ملزوم نیست مخالفت کنید، کافی است که نظری بیطرف داشته باشید، به خصوص هنگامی مخالفت هیچ منفعتای برای او مباحثه ندارد و چیزی به آن نمیافزاید، لزومی ندارد که آن را نقل کنید.
۴.زیاد تر به تواناییهای قبل خودتان ارجاع میدهید
آیا فهمید شدهاید که به توانایی شخصی که دارد با شما دردِ دل میکند با یکی از تواناییهای خودتان که حس میکنید به آن توانایی شبیه است عکس العمل نشان میدهید و به کل آن لحظه را که مال آن شخص بوده از آنِ خودتان میکنید؟
آدمهایی می باشند که فرقی نمیکند دیگران درمورد چه نوع تواناییهایی با آنها سخن بگویید کنند، از چالشهای کاری گرفته، تا دستاوردهای شخصی و حتی رویدادهای اتفاقی، آنها تمایل دارند که زیاد سریع داستانی شبیه را که خودشان توانایی کردهاند، تعریف کنند.
درواقع به خیال خودشان میخواهند با تعریف داستانی شبیه با فرد دیگر همدلی کنند. اما همیشه ماجرا این طور برداشت نمیبشود. با این کار فرد دیگر فکر میکند که شنیده نمیبشود و داستانش زیر سایه داستان شما قرار میگیرد. امکان پذیر به نظر برسد که داریم تلاش میکنیم با دیگران ربط برقرار کنیم، اما حقیقتا داریم دقت را به خودمان معطوف میکنیم و داستان خودمان را گفتن میکنیم.
چه کنیم؟ تلاش کنید که قبل از جوابدهی کاملا دقت کنید. اگر به داستان خودتان ارجاع میدهید تلاش کنید که آن داستان خلاصه و مربوط باشد و سریع به داستان شخص روبه رو برگردید.
۵.اشتباهات کوچک دیگران را سریع اصلاح میکنید
این صحنه را فکر کنید: یکی از همکارانتان دارد یک اراعه شغلی میدهد که شما فهمید غلط املائی او میشوید. به خیال خودتان میخواهید نقش مفیدی ایفا کنید و ضمنا نمیخواهید دیگران فهمید شوند، به این علت در گوش او پچ پچ میکنید که «مهم نیست، ولی در اسلاید سوم یک غلط املایی هست.» نیت شما خیر است و فکر میکنید که دارید خدمتی به فرد روبه رو میکنید تا او بتواند سریع اشتباهات را اصلاح کند.
اما هنگامی این کار را مدام تکرار میکنید، حس تحقیرشدن به دیگران میدهید، چون انگار دارید برتری فکری خودتان را به رخ آنها میکشید. تعداد بسیاری از مردم این کار را نیشوکنایه برداشت میکنند تا بازخورد سازنده.
چه کنیم؟ دقت کنید که آیا تصحیح این خطاها مهم است یا چندان اهمیتی ندارد. در جلسات رسمی و آموزشی که صحت زیاد مهم است، این اصلاحات میتواند مورد قیمت برداشت بشود. اما در موارد معمولی، او گفتوگوهای روزمره و …. میتواند علتدور شدن دیگران از شما بشود.
به جای آنکه روی اشتباهات تمرکز کنید، روی جوهر آنچه گفتن میبشود تمرکز کنید.
سخن آخر
نشانههای ظریف و نرم خودخواهی و تکبر از رفتارهایی با نیت خوب همانند اراعه راهحل، تلاش برای درست کردن اشتباهات یا به اشتراک گذاشتن تواناییهای شخصی ناشی میبشود.
اما الزام دارد که این تمایلات را با همدلی واقعی و احترام به دیدگاههای دیگران تعدیل کنیم.
ذهنآگاه بودن در زمان او مباحثه و گشوده بودن به بازخوردهای گوناگون پشتیبانیمان میکند از تکبر غیرعمدی اجتناب کنیم و تعامل های معنادار و محترمانه برقرار کنیم.