با پول «چای دبش» حقوق بازنشستگان چه مقدار زیاد میشد؟

«داغی چای دبش جگر ما را سوزاند»؛ این نوشتهی یکی از پلاکاردهای بازنشستگان است که در روزهای قبل، هنگامی به نشانهی اعتراض به حالت بد معیشتی روبه رو سازمان تامین اجتماعی جمع شده بودند، بالا گرفتند.
یکی از بازنشستگان اهوازی که چند ماه است بدون وقفه پیگیر بهبود وضع معیشتی خود و کارگران بازنشستهی همردیف خود است؛ میگوید: «هنگامی نامه مینویسیم و امضا جمع میکنیم و برای وزیر کار و مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی میفرستیم، جواب خواهند داد ببخشید پول نداریم، سازمان کفگیرش به ته دیگ خورده؛ هنگامی مقامات میآیند در رسانهها سخن بگویید میکنند ادعا میکنند تامین اجتماعی بودجهای برای مشابهسازی و افزایش حقوق مطابق قانون ندارد و اگر دولت اعتبار ندهد، مشابهسازی در سال آینده اجرا نمیبشود، دولت هم مدام از کسری بودجه و نبودن پول میگوید.»
او بلافاصله اضافه میکند: «ما ماهها است که این سخنها را شنیدهایم؛ اما از آن سو، پرونده چای دبش و اختلاس ۳.۴ میلیارد دلاری پیش چشممان اتفاق افتاده است؛ آیا واقعا پول نیست یا برای بازنشستهای که سی سال جوانی و عمر خود را پای تشکیل و سازندگی گذاشته و امروز رنجور و ناتوان روبه رو تامین اجتماعی میایستد، پول نیست؟»
در روزهای قبل رقمهای عجیبی از اختلاس ارزی چای دبش انتشار شد: ۳.۴ میلیارد دلار اختلاس ارزی؛ این رقم آنچنان بزرگ است که کمتر فردی میتواند صفرهای آن را به ریال یا حتی به تومان بشمارد! گروه صنعتی چای دبش نزدیک به ۳.۴ میلیارد دلار برای واردات و بستهبندی چای گرفته می بود، اما این پول زیاد ساده حیف و میل شده است؛ رقم ریالی فساد رخ داده چیزی نزدیک به ۱۴۰ هزار میلیارد تومان است که از نظر ریالی در تاریخ اقتصاد ایران سابقه نداشته است.
با رقمِ اختلاس چای دبش چه کارها میبشود کرد؟
رسانهها گزارشهای بسیاری نوشتند که با رقم فساد سه میلیارد و چهارصد میلیون دلاری چه کارها میبشود کرد و در دنیا با این پولها چه میکنند: ساخت کارخانه مونتاژ بوئینگ، ۳.۵ میلیارد دلار هزینه دارد؛ ساخت برج ساعت مکه ۳.۵ میلیارد دلار هزینه دارد و ساخت ۳ پتروشیمی ۱.۲ میلیارد دلار هزینه دارد، یعنی با اختلاس چای دبش میبشود ۸ یا ۹ پتروشیمی تازه ساخت!
رقم ریالی فساد رخ داده چیزی نزدیک به ۱۴۰هزار میلیارد تومان است و اعتبار مورد نیاز برای از بین بردن آلودگی هوا و قانون هوای پاک در یک سال ۸۴۰ میلیارد تومان اظهار شده است. یعنی با این پول میشد آلودگی هوا را رفع کرد و ریههای دردمندِ مردم کلانشهرها را از اینهمه بیماری و مصیبت نجات داد.
یوسف نوری وزیر آموزش و پرورش سال قبل در گردهمایی مشترک سه وزارتخانه آموزش و پرورش، سرزمین و راه و شهرسازی حرف های می بود برای بازسازی و مقاومسازی مدارس فرسوده ایران به بیشتر از ۱۰۰ هزار میلیارد تومان اعتبار نیاز است؛ نوری این چنین حرف های می بود هشت استان سرانهای کمتر از میانگین سرزمین دارند که ۱۳۶ هزار میلیارد تومان برآورد اعتبارات مورد نیاز برای رساندن آنها به متوسط کشوری نیاز است؛ به این علت با این پول میشد کل مدارس فرسودهی سرزمین را بازسازی و مقاومسازی کرد؛ در عین حال امکان این می بود که سرانه آموزشی استانهای محروم از سیستان و بلوچستان گرفته تا ایلام را به مقدار استاندارد و متوسط کشوری رساند.
با رقمِ اختلاس چای دبش چه مقدار وضع مزدبگیران بهتر میبشود؟
این قیاسها را میتوان هم چنان در ادامه گفت؛ اما یک قیاس سادهتر که به زندگی مزدبگیران مربوط است، به این شیوه تعریف میبشود: با ۱۴۰ هزار میلیارد تومانی که به چای دبش برای مثالً برای واردات چای دادند، چه مقدار حقوق بازنشستگان کارگری افزایش مییافت؛ با این پول چه مقدار میشد به ۱۴ میلیون کارگر سرزمین بُن و یارانه داد و یا حالت بحرانی تامین اجتماعی تا کجا امکان بهبود داشت تا نیازی به افزایش سن و سابقه بازنشستگی کارگران شاغل نباشد؟
دولت در سال جاری قرار بوده ۸۰ هزار میلیارد یا به تعهدی ۷۸ هزار میلیارد تومان از بدهی خود به تامین اجتماعی را بپردازد که یقیناً در روزهای پایانیِ نُهمین ماه سال هستیم و تا این مدت خبری از این پرداخت نیست؛ ۱۴۰ هزار میلیارد تومان دو برابرِ پرداخت وعده داده شده به سازمان تامین اجتماعی در یکسال است! هنگامی در نظر بگیریم کل بدهی دولت به سازمان نزدیک به ۶۰۰ هزار میلیارد تومان است بازهم فهمید میشویم که ۱۴۰ هزار میلیارد تومان رقم زیاد هنگفتیست.
اجرای مشابهسازی ۱۴۰۰ در صندوق تامین اجتماعی کمتر از ۱۵ هزار میلیارد تومان هزینه داشت؛ اکنون با ۱۴۰ هزار میلیارد تومان – تقریباً ده برابر هزینهی مشابهسازی- حقوق بازنشستگان کارگری چه مقدار افزایش مییافت؟
مروتی بازنشسته کارگری در این رابطه میگوید: «اگر این پول را صرف بازنشستگانی میکردند که ماهها است در انتظار بهبود معیشت و حق قانونی و حداقلی خود می باشند، بدون تردید حقوق بازنشستگان به خط فقر نزدیک میشد. فکر کنید این پول را صرف دیون دولت به تامین اجتماعی میکردند، هم حقوق بازنشستگان به خط فقر نزدیک میشد و هم لابد پولی زیاد میآمد تا برای بهبود درمان بازنشستگان هزینه بشود؛ به راستی چند درمانگاه و مرکز درمانی ملکی با این پول میشد ساخت؟»
این پول صرف بازنشستگان نشد، صرف مزدبگیران شاغل هم نشد، به طور اختلاس ارزی برباد رفت! علی خدایی عضو کارگری شورایعالی کار با گفتن این که دولت به بهانه نداشتن پول و کسری بودجه، افزایش حقوقها در قانون بودجه را نصف تورم رسمی یا حتی پایینتر در نظر میگیرد؛ در این رابطه او گفت: «از یکسو اختلاس ۳.۴ میلیارد دلاری اتفاق میافتد و از نظر دیگر دولت میگوید پول نیست و مردم باید ریاضت بکشند؛ دولت با همان رقم های ناچیز بودجه به نشستهای شورایعالی کار میآید و روبه رو افزایش قانونی دستمزد کارگران ایستادگی میکند؛ اگر پول نیست، این رقم های کلان اختلاس از کجا میآید؟ اکنون که به زعم خودشان درآمدهای سرشار نفتی هم نداریم!»
یک اختلاس کم بشه، مشکل ما حل میشه
۳۱ تیرماه سال جاری، مدیرعامل صندوق بازنشستگی کشوری او گفت: «در صورتی که مبلغ ۹ هزار میلیارد تومانِ تعیین شده برای نوشته مشابهسازی حقوق بازنشستگان کشوری نقد بشود، مساله مشابهسازی و مطالبه ۶ ماهه دوم سال ۱۳۹۹ برای یک میلیون و ۴۶۰ هزار نفر پرداخت خواهد شد». برای مشابهسازی در یک صندوق در یک سال، ۹ هزار میلیارد تومان نیاز است و اکنون بیشتر از ۱۵ برابر این پول (۱۴۰ هزار میلیارد تومان) در پرونده اختلاس ارزیِ چای دبش به یغما رفته است یعنی بودجهای برای ۱۵ بار اجرای مشابهسازی در یک صندوق بازنشستگی؛ این معادلات را که کنار هم میچینیم به همان شعار بازنشستگان در اعتراضات صنفی میرسیم: «یک اختلاس کم بشه، مشکل ما حل میشه.»