حقوق کارگران نصف شد / دستمزدها در سال آینده به چه مقدار رسید؟

زحمتکشترین قشر در سرزمین، جامعه کارگری است و چرخ اقتصاد سرزمین دست آنهاست، ولی متاسفانه جوری که باید در سطح سرزمین دیده شوند با آنها برخورد نمیبشود. تولیدکنندگان یا همان کارفرمایان به جای این که هزینههای تشکیل را از جاهای دیگر کم کنند، از دستمزد کارگران کم میکنند. یعنی آنها باید مواد اولیه و هزینههای تشکیل در دیگر تکهها را افت دهند تا کالا به صرفهتر بشود نه این که بخواهند از حق کارگر بزنند.
اصلا باید سوال کرد متولی کارگران در این مملکت کیست؟ آیا سازمان تامین اجتماعی را کارگران راه اندازی دادهاند یا نه؟ حال، چند نفر از کارگران عضو هیات مدیره سازمان تامین اجتماعی یا شرکتهای زیرمجموعه آن می باشند؟ چند نفر از آنها یا بچههایشان در این سیستم پر پول مدیرعامل شدند؟ چند نفر از آنها در بانک رفاه کارگران جزو افراد تصمیمگیر می باشند؟
کارگران صندوقی دارند که ضمانتکننده آینده آنها است و بانکی دارند که باید به اینها تسهیلات بدهد، ولی خود کارگران هیچ نقشی در تصمیمسازی و تصمیمگیری بانک و سازمان و صندوقهای خودشان ندارند. کارگران یکی از ارکان مهم تشکیل سرزمین می باشند، ولی باز هم هیچ جایی در مباحث تصمیمگیری سرزمین ندارند و به گفتن ابزار کار دیده خواهد شد.
شگفت است که هنگامی پای حقوق و دستمزد به بین میآید فردی نیست که مایحتاج کارگر را درنظر بگیرد که آیا مسکن دارند یا خیر یا برای مثالً بیمه آنها پرداخت میبشود یا نه؟ آیا سازمان بیمه تامین اجتماعی حاضر است مسائل کارگران را شفافسازی کند و هر سال اظهار کند که برای مثالً فلان مقدار بیمه پرداخت شده است؟
در تعیین دستمزد کارگران چه افرادی باید دخیل باشند؟ مثلثی داریم که یک طرف کافرما یا تولیدکننده است و یک طرف دولت و یک طرف کارگر است. کارگر چه نقشی در این مثلث تصمیمگیری دارد؟ آیا واقعاً زندگی و درآمد یک کارگر برسی میبشود که ببینیم چه مقدار با تورم همخوانی دارد یا نه؟ دولت در این مثلث، زیاد تر به سمت افزایش تشکیل و کارفرما است. در این بین، عامل مهم تشکیل کارگر است، ولی او را درنظر نمیگیرند.
روز به روز شرکتها با افتکارگر روبه رو خواهد شد. برای کارگری که هفت میلیون تومان حقوق میگیرد و یک میلیون تومان پول سرویس و حداقل چهار میلیون تومان اجاره خانه میدهد، چه میماند؟ اگر کارگر زندگیاش تامین بشود و حداقل ماهی ۲۰ میلیون تومان به بالا حقوق بگیرد، زیاد احتمالش کم است که شرکت و کار او را رها کند و برود با تاکسیهای اینترنتی کار کند. زیاد از کارگرها و حتی کارمندان، درآمد و هزینههایشان با هم همخوانی ندارد و برای همین، به جستوجو شغلهای کاذب میروال.
تشکیل در حال خوابیدن است و متاسفانه از طرفی کارفرمایان و تولیدکنندگان ما به جای این که قیمت همهشده را از جای فرد دیگر کم کنند از کارگر کم میکنند. یعنی تولیدکننده سود همه چیز را حساب میکند و سپس به کارگر میگوید زیاد تر از این نمیتوانم به تو حقوق بدهم. تا وقتی که نمایندگان کارگران در کانالهای تصمیمگیری نباشند، لوایح بودجه هر سال میآید و میرود و این قشر زحمتکش است که باید طعم فقر را بیشتر از پیش بچشد.
سازمان تامین اجتماعی مال کارگران است، ولی اجازه نمیدهند که خودشان در این تصمیمات دخیل باشند. یک عدهای را هم در کانونهای بازنشستگی قرار دادهاند که آنها نیز از منافع سازمان دفاع میکنند تا منافع کارگر. باید کرامت و شخصیت کارگر و خانوادهاش نگه داری بشود که این در راستای تامین منافع مادی کارگر است.
این روزها، کمیسیون تلفیق در حال بازدید بودجه است، ولی در بودجه سالیانه برای کارگر چیزی لحاظ نمیبشود. شورای حقوق و دستمزد سرزمین است که باید ورود کند و حقوق کارگران را در آنجا تعیین و تکلیف کند.