کاش اجازه دهید مادر و پسر با هم برقصند_بام وطن

[ad_1]
به گزارش بام وطن
آیدا پناهنده از همان وقتی که فیلم مختصر میساخت، نشان داد بلد است در عین دوری از اغراق و منفعت گیری از ویژگی فیلمهای ملودرام سطحی چطور داستان فیلمش را به نحو جذابی گفتن کند. طوری که هم تماشاگر تحت تاثییر قرار گیرد و هم نیاز به خلق صحنهای تصنعی و پرسوز و گداز نباشد.
اکنون بعد از خاتمه یا بهتر بگویم اکران قسمت پایانی سریال در انتهای شب میتوان خبرداد او در کارنامه فیلمسازی اش به نقطه خوبی رسیده و این سریال ادامه قدرتمندی برای نشان دادن رشد و بالندگی او در دنیای هنر هفتم است .
او و فیلمنامهنویس همراهش (ارسلان امیری) در کنار گفتن درست و پرکشش داستانی که در نگاه اول تکراری به نظر میرسد، توانستهاند نگاهی متفاوت به روابط بین زن و مرد، عشق، پدرانگی، هنر، هنرمند و… داشته باشند .
یقیناً این نگاه متفاوت وقتی مورد قیمتتر به نظر میرسد که با تماشای قسمتهایی از این سریال درمییابیم ممیزیهای سلیقهای چطور روابط انسانی (خصوصا ربط پسر و مادر و زن و شوهر) را دچار اعوجاج کرده است .
ممیزی سلیقهای که هیچ ربطی به قوانین شرعی و رسمی سرزمین ندارد. آیدا پناهنده با هوشمندی همه در سه صحنه تاثیرگذار با عبور از خط قرمزهای ترسیمی توسط ممیزان رسمی و غیررسمی (مکتوب و غیرمکتوب) نمایش روابط انسانی در سینما و تلویزیون سالهای تازه ایران را ارتقا داده است . این اتفاق در تکه پایانی و در زمان تنهایی پسر و مادر (پارسا پیروزفر و احترام برومند) و بوسیدن دست مادر توسط پسر و نوازش گونه مادر توسط پسر به اوج میرسد. یقیناً پیش از آن نوازش گلهای پرپر شدهای که دستان زن آنها را لمس کرده توسط مرد نیز صحنه قشنگ و تاثیرگذار فرد دیگر ساخته است.
هر چند این صحنه و صحنه رقص مادر و پسر در یکی از تکههای قبلی مخالفانی دارد، اما به نظر میرسد زمان بازنگری در خطوط قرمز برای نشان دادن روابط انسانی در فیلمها رسیده است. با دقت به ویژگیهای فیلم و قوانینی که در شرع برای ما گذاشته است، رسیدن به این موقعیت دشوار نیست . اگر چه بخشی از این امکانات و قابلیتها توسط تعدادی از مسوولان سینمایی (خصوصا عبدالله اسفندیاری) در دهه هفتاد نقل شد و با برخورد تند افراد سنگر گرفته پشت تفکر همیشه دلواپس روانه بایگانی شد، اما به نظر میرسد اکنون دیگر نوبت دقت زیاد تر به خواسته معقول قسمت قابل توجهی از فیلمسازان و بینندگان سینما فرا رسیده است. خواستهای که دقت به آن میتواند هیچ ارتباطی با افزایش ابتذال در سینما نداشته باشد. مثالاش سریال در انتهای شب است که به خوبی عکسگر آخر شب سیه است.
دسته بندی مطالب
خبرهای ورزشی
[ad_2]
منبع




