چطور خود را از شر عشق فریبنده خلاص کنیم؟

[ad_1]
دلواپس نباشید، اگر با خواندن این نوشته پی بردید که شما هم دچار یک رابطه عاشقانه فریبنده شده اید، راهکارهایی نشان تان می دهیم که سطح این رابطه را ارتقا دهید. بعد بیایید در قدم اول یک عشق فریبنده را بشناسیم.
احتمالا چندین دفعه از خود پرسیده باشید که چرا برخی از روابط عاطفی ناکامی می خورند. روابطی که با شور و شیدایی اغاز می شوند اما کم کم به سردی می گرایند. آیا اصلا می توان او گفت که این نوع رابطه یک رابطه عاشقانه است؟
در دنیای پیوندهای عاطفی، هیچ چیز آسان نیست و ما زیاد تر، در دام شورانگیز میل، اشتیاق و دوپامین دچار می شویم، عناصری که هر پویایی و حرکتی را تغذیه می کنند. با این حال، روابطی که فقط مبتنی بر جاذبه های فیزیکی اند دیری نمی پایند.
زوجین در این رابطه مبنا را بر اشتیاق ِ زیاد تر و ضمانت در رسیدن به اوج لذت دو سویه ای می گذارند که در عین حال صمیمیت در آن جایی ندارد. در این ساختار جای ستون های همدلی، صداقت و مطمعن به یکدیگر خالی است.
استرنبرگ بر این باور است که شور و شوق در یک رابطه ی عاطفی به همان سرعتی که جرقه می زند و شکل می گیرد، خاموش و محو می بشود. صمیمیت اما به آهستگی تشکیل و تبدیل وفاداری ای می بشود که ماندگار است.
رابرت جی استرنبرگ کیست و چرا سال ها به پژوهش در باب مفهوم عشق پرداخته است؟
بی تردید فهمیدن روانشناسی معاصر بدون شخصیت رابرت جی استرنبرگ امکان پذیر نیست. استرنبرگ، دانشمند روانشناسی شناختی اهل ایالات متحده آمریکا است. او استاد گسترش انسانی در دانشگاه کرنل و دارای لیسانس از دانشگاه ییل و دکترا از دانشگاه استنفورد است. او سیزده دکترای افتخاری از دو دانشگاه آمریکای شمالی، یک دانشگاه آمریکای جنوبی، یک دانشگاه آسیایی و نه دانشگاه اروپایی دارد، و این چنین دارای مقام استادی افتخاری در دانشگاه هایدلبرگِ آلمان است. او یکی از همکاران برجسته مرکز روانسنجی در دانشگاه کمبریج است.
گرچه اکنون، شهرت استرنبرگ به علت نظریه مثلث عشق اوست، اما وی آثار تعداد بسیاری در حوزه هایی همانند نظریه های سه گانه هوش اضطراب؛ اندوخته گذاری در خلاقیت و این چنین نظریه های گوناگون مربوط به سبک های فکر، خرد، عشق و نفرت دارد . علاوه بر این، او بیشتر از ۱۰۰ کتاب و مقاله در عرصه های گوناگون روان شناسی دارد.
دلنشین است بدانید که علت دقت زیاد این روانشناسِ شناختی برجسته به عشق و روابط عاطفی یک حقیقت غیرقابل تکذیب از نظر اوست: عشق و رابطه عاطفی جوهر انسان می باشند. فهمیدن این عنصر اساسی، تبدیل تسهیلِ فهمیدن عمیقتری از خودمان می بشود. کتاب معروف او ” قصه های عشق: نظریه ای تازه در رابطه (۱۹۹۹)” است. منبعی شوق انگیز برای کشف خودمان از طریق روابطمان.
عشق فریبنده (ابلهانه) از دید استرنبرگ چطور عشقی است؟
عشق فریبنده عشقی نابالغ است که بین دو نفر فقط بر پایه اشتیاق و جاذبه فیزیکی تشکیل می بشود. همه ما در مقطعی این عشق را توانایی می کنیم، به خصوص وقتی که جوان تر هستیم. این عشق، پیوندی عاری از صمیمیت است، اما نوعی جوششِ میل، تمایلات جنسی و محبت کور بر آن حاکم است، به نحوی که که هر نوع قضاوتی را بعد میزند، اما طرفین را با لذت هایش می لرزاند و به شور می آورد.
از آن جا که این مفهوم در نظریه مثلث عشقِ استرنبرگ ادغام شده است، بهتر است سه ضلعی که این مثلث را تعریف می کنند، بشناسیم:
اشتیاق: آن جاذبه فیزیکی، جنسی و عاطفی که عشق رمانتیک را تعریف می کند.
صمیمیت: نزدیکی و پیوند عاطفی، مطمعن و ربط عمیق بین زوجین.
ضمانت: تصمیم زوجین برای مراقبت از پیوندشان در دراز زمان از طریق وفاداری، مسئولیت پذیری، حل مشکل و غیره.
از نظر استرنبرگ با ادغام هر یک از این ضلع ها در یکدیگر انواع عشق تشکیل می بشود که عشق فریبنده یکی از این انواع است.
انواع عشق حاصل از مثلث عشق
۱- فقدان عشق:
وقتی است که ابعاد سه گانه عشق در روابط افراد زیاد کمرنگ است یا اصلاً وجود ندارد. همانند تعداد بسیاری از روابط رسمی که افراد با یکدیگر دارند. اگر حس شخص نسبت به شریک زندگی از این نوع باشد، این رابطه در معرض خطر است.
۲- دوست داشتن:
وقتی است که فقط عامل صمیمیت وجود دارد و از دو سپس دیگر خبری نیست یا زیاد کمرنگ است. این نوع عشق، حس تشکیل یک رابطه دوستی عمیق و حقیقی است. در این حالت حس دلسوزی، رفاقت، گرمی، مهر و علاقه و هیجانات مثبت وجود دارد. اما حس شور و شوق (شهوت) و تصمیم/ ضمانت وجود ندارد.
۳- شیفتگی (دلباختگی):
در این نوع عشق، سپس شور و شوق (شهوت) بر روابط افراد یا حس یک فرد نسبت به فرد دیگر حاکم است. یک حالت شدید شور و اشتیاق است که در آن فرد به شدت و به طور افراطی مجذوب شده، درحالی که ضمانت و صمیمیت واقعی وجود ندارد. در این حالت فرد به طور وسواس گونه از فرد روبه رو شخص ایده آلی میسازد. در این نوع عشق درجه بالایی از برانگیختگی فیزیولوژی و روانی وجود دارد. این نوع عشق با وصل به معشوق به شدت آخر میپذیرد و امکان پذیر به تنفر تبدیل بشود.
۴- عشق پوچ (تهی):
در این نوع عشق فقط سپس تصمیم/ ضمانت وجود دارد و دیگر ابعاد وجود ندارد یا زیاد کمرنگ است. به طور معمولی این نوع عشق در یک رابطه بلند زمان راکد وجود دارد که در آن زوجها رابطه اضطراب و عاطفی متقابل را از دست دادهاند و یا آنقدر با هم ماندهاند که به همدیگر عادت کردهاند یا به علت هراس از بی فردی و یا به خصوص بخاطر فرزندان با هم میهمانند. این چنین این نوع عشق در ازدواجهای از پیش ترتیب داده شده نیز دیده میبشود.
۵- عشق رمانتیک:
این نوع عشق ترکیبی از صمیمیت و شور و شوق است که بر دو جنبه جذابیت فیزیکی و عاطفی محکم است. نوعی حس نزدیکی، قرابت و پیوند بین دو زوج وجود دارد. در این حالت مطمعن زیاد بالایی نسبت به همسر وجود دارد و به لحاظ عاطفی به شدت به او نزدیک است.
در این نوع عشق خود افشایی زیاد بالاست و شخص بدون هراس از طردشدن، عقاید و افکار خود را با همسرش درمیان میگذارد و وقتی که افکار و حس خود را برای فرد روبه رو گفتن می کند، حالت شور و شوق را در اوج توانایی خواهد کرد.
با این حال به علت نداشتن بینش و ضمانت، امکان تداوم این عشق اندک است. در صورتی که رابطه به علت ارضای نیازهای زوجین تداوم یابد به مرور زمان ضمانت در روابط آنها به وجود میآید.
۶- عشق رفاقتی:
این نوع عشق ترکیبی از صمیمیت و ضمانت است. یک رابطه دوستانه پایدار، طویل زمان و متعهدانه که همراه با مقدار بسیاری صمیمیت است.
در این نوع عشق تصمیم بر آن است که شخص همسرش را دوست داشته باشد و به باقیماندن با او متعهد است.
این نوع عشق همراه با بهترین روابط دوستانه است که حرکت شهوانی در آن نیست یا زیاد کمرنگ است و حرکت عطوفت ورزانه در آن دیده نمیبشود.
تعداد بسیاری از عشقهای آرمانی که دوام یابد و پایدار بشود، تبدیل به عشق رفاقت آمیز خواهد شد. این نوع عشق بین دو همکار که سالها با یکدیگر کار کردهاند یا بین یک زوج که دارای فرزندانی می باشند مشاهده میبشود.
۷- عشق فریبنده (ابلهانه):
این نوع عشق، از ترکیب شور و شوق (شهوت) و تصمیم/ ضمانت به وجود میآید و صمیمیت درآن دیده نمیبشود. زوجین فقطً بر پایه حالت شور و شوق (شهوت) نسبت به هم متعهد می باشند و رابطه صمیمانه و عاطفی عمیقی با همدیگر دارند. این حالت گردبادی از هیجانات است که سریع فروکش میکند.
استرنبرگ معتقد است دراین حالت افراد در نگاه اول عاشق یکدیگر خواهد شد و زیاد سریع بدون این که همدیگر را بشناسند به داشتن یک رابطه طویل متعهد میگردند. این عشق زیاد شدید و زیاد تر وسواس گونه است. فرد نمیتواند فکر خود را از او رها کند، شدیداً آرزو میکند به او نزدیک بشود، او را لمس کند و با او در آمیزد و با این تخیلات به فرد حالت شوریدگی دست میدهد.
۸- عشق کامل (آرمانی):
این نوع عشق ترکیبی از سه حالت صمیمیت، شور و شوق (شهوت) و تصمیم/ ضمانت است. در این حالت فرد همسر خود را به گفتن یک انسان دوست میدارد و به او احترام میگذارد، به او متعهد است و از طریق برقراری ربط درست با او حس نزدیکی میکند. حرکت دوستانه، رفاقتی، با محبت آمیز و همراه با مراقبت خواهد داشت. روابط زناشویی همراه با ضمانت به وفاداری و اوج لذت بدون حس گناه توانایی میبشود.
استرنبرگ (۱۹۸۸) گفتن میکند رسیدن به این مرحله زیاد آسانتر از نگهداشتن آن است.

ویژگی های عشق فریبنده
عشق فریبنده وسواس را با عاطفه و دلسوزی ترکیب می کند. یعنی میل دائمی برای تایید شدن هر حس و ارضای هر نیاز وجود دارد. جذابیت زیاد شدید است، اما شریک به نوبه خود اسیر هراس از مورد دقت واقع نشدن، رنجِ رها شدن، و این که فرد روبه رو او را با همان شدت دوست نداشته باشد، می بشود.
بنا بر تحقیقات صورت گرفته در دانشگاه سِری راماچاندرا میل جنسی (Libido) با واسطه تستوسترون و استروژن تشکیل می بشود، در حالی که جذب فیزیکی توسط دوپامین، هورمون شوق برانگیخته می بشود. به این علت، در روابطی که شیفتگی بر آنها غالب است، این هورمون ها و انتقال دهنده های عصبی درگیرند به نحوی که روابط مبتنی بر عشق اعتیادآور می بشود.
ویژگی های عشق اعتیادآور (مبتنی بر میل جنسی)
بیایید ویژگی های بیشتری را در این عرصه بشناسیم. در عشق مبتنی بر میل جنسی ناظر یک یا چند تا از این ویژگی های هستیم:
قهر و آشتی های مکرر
هراس از خیانت یا رها شدن
نوعی دلبستگی مدام توام با اضطراب
فراز و نشیب های ناشی از مشاجره مکرر
حسادت و کنترل یکدیگر
در این نوع عشق طبق معمولً زوج ها خودانزوا می باشند، یعنی برای یکدیگر زندگی می کنند، به این علت تماس با خانواده و دوستان به حداقل می رسد.
در غیاب صمیمیت خوب، بلوغ عاطفی و مطمعن، طرفین رابطه نمی دانند چطور با مشکلات و اختلافات کنار همراه شوند.
طولِ عمر رابطه در عشق فریبنده
بر پایه نظریه مثلثی عشق استرنبرگ، عشق فریبنده زمان کوتاهی دارد: از ۶ ماه تا ۲ سال می تواند متغیر باشد. دلیلی که این رابطه را محکوم به ناکامی می کند، فقدان صمیمیت است. بیاد داشته باشیم، این همان مفهومی است که به گفتن یک چسب روانی-عاطفی در هر پیوند عمل می کند و با مطمعن، تعامل، ربط و غیره تغذیه می بشود.
بنا بر تحقیقات انتشار شده در نشریه فرانتییر این سایکولوژی، هنگامی در این رابطه، شوق و اشتیاق جای صمیمیت را می گیرد، زمان همیشه دشمن شما است. در حالی که گذر زمان، روابط مبتنی بر ضمانت، اشتیاق و صمیمیت را تحکیم می کند.
چه طور از شر یک رابطه فریبنده (ابلهانه) خلاص شویم؟
احتمالا تعداد بسیاری از ما عشق فریبنده را به اختصاصی در جوانی توانایی کرده باشیم. دچار آن شده و از آن درس هایی گرفته باشیم. احتمالا صرف نظر از این که زیاد مختصر بوده، رنج و لذت توامانی از آن برده ایم، ارزشش را داشته که تجربیاتی کسب کنیم. اما چطور می توان صدمه ندید. یا از خطرات احتمالی جلوگیری کرد؟
نقطه اغاز این است که بفهمید چه نوع رابطه ای دارید: رابطه ای مبتنی بر جاذبه فیزیکی و فقدان صمیمیت عاطفی. آگاهی از این کار به شما این امکان را می دهد که هوشیار باشید این یک رابطه اصیل و ماندگار نیست. به زودی شور شما فرو می نشیند و این رابطه به محاق می رود.
بعد چه بهتر که مقصد شما این باشد که از یک عشق فریبنده به سمت یک عشق کامل بروید، رفتن از یک دلبستگی مضطرب به یک دلبستگی ایمن. اما ببینیم چطور:
اهداف مختصر زمان و بلند زمان مشترک تعیین کنید.
تلاش کنید بهترین پشتیبان برای یکدیگر باشید.
یاد بگیرید که مشکلات و اختلافات را حل کنید.
احساسات و عواطف را بدون هراس گفتن کنید.
احترام، فهمیدن و مراقبت متقابل را در خود پرورش دهید.
ربط خود را بر پایه گوش دادن، قاطعیت و احترام برقرار کنید.
ربط و کنجکاوی خود را در رابطه علایق شریک زندگی خود و به منظور شناخت رویاها و خواسته های او ترویج دهید.
در نهایت، نظریه مثلثی عشق استرنبرگ یک مدل عالی برای فهمیدن چگونگی تشکیل روابط است. جهان عواطف زیاد پیچیده است و ما زیاد تر در آن ناکامی می خوریم. اما تسلیم نشوید؛ افرادی می باشند که همیشه قیمت تلاش ما را دارند. به یاد داشته باشید: این ماموریت ای است که هر دو طرف رابطه باید برای ترقی آن بکوشند.
[ad_2]
منبع





