اقتصاد

دولت از مردم عذرخواهی کند_بام وطن


به گزارش بام وطن

اخیراً نرخ تورم سال ۱۴۰۲ از سوی بانک مرکزی اظهار شده که مشخص می کند تورم به‌رغم کوششهای دولت رشد اشکار کرده و حتی رکورد دولت هاشمی را شکسته است. چرا هیچ‌یک از برنامه‌های دولت برای مهار تورم نتیجه نداد؟

جدولی که در روز‌های قبل انتشار شده آماری است که طبق معمولً بانک مرکزی به طور ماهانه برای تادیه دیون و تعهدات به قوه قضائیه اراعه می‌کند تا به منظور رای دادن در اختیار قضات باشد.

یک مسئله‌ای را باید مورد دقت قرار داد و آن این که در صدر جدول نوشته شده بر پایه سال ۱۳۹۵ درحالی‌که در اواخر سال ۱۴۰۱ پایه شاخص تورم را اصلاح کردند و سال پایه به ۱۴۰۰ تحول اشکار کرد؛ به این علت اگر شما بخواهید بر پایه سال ۱۴۰۰ این اطلاعات را تعدیل کنید به نظر من به زیر ۵۰ درصد می‌رسد.

یعنی نرخ تورم ۱۴۰۲ بین ۴۸ تا ۵۰ درصد خواهد می بود. به این ترتیب اگر بخواهیم دقیق‌تر بگوییم و بر پایه سال پایه‌ای که معیار مرکز آمار است که یقیناً بانک مرکزی نیز هماهنگ با مرکز آمار سال پایه را اصلاح کرده، نرخ را اظهار کنیم، عدد ۵۲ برای تورم ۱۴۰۲ باید بین ۴۸ تا ۵۰ درصد اصلاح شود.

این که تورم ۵۰ درصد باشد یا ۵۲ درصد چندان در اصل نوشته تغییری تشکیل نمی‌کند. به هر حال آنچه اشکار است این که دولت در برنامه کنترل تورم موفق نبوده است.

دو مسئله را در این عرصه باید اشاره کرد. سال ۱۴۰۲ را با سال آخر دولت دوازدهم که سختی حداکثری وجود داشت نمی‌توان قیاس کرد. در سال ۱۳۹۸ وصولی درآمد نفتی ۱۲ میلیارد دلار می بود و در سال ۱۳۹۹ درآمد‌ها به ۷/۵ میلیارد دلار رسید. درحالی‌که در سال ۱۴۰۲ بنا بر اظهار وزارت اقتصاد، بانک مرکزی و وزارت نفت درآمد نفتی به ۳۵ میلیارد دلار رسیده است. یعنی پنج برابر درآمد نفتی در سال ۱۳۹۹ سال قبل درآمد نفتی به دست آمده است.

با این درآمد نفتی و این که اصرار می‌شود صادرات غیرنفتی جهش اشکار کرده و مجموع صادرات به ۷۸ میلیارد دلار رسیده، تورم بین ۴۸ تا ۵۰ درصد اصلاً قابل قبول نیست. من سوالم این است که مسئولان دولت سیزدهم که آمار بانک مرکزی در خصوص تورم نقطه‌به‌نقطه شهریور ۱۴۰۰ مورد اصرار قرار می‌دادند امروز چرا آمار بانک مرکزی را مورد نظر قرار نداده و آن را مبنای تحلیل قرار نمی‌دهند؟ جواب آشکار است. برای این که بین آمار مرکز آمار و بانک مرکزی حداقل ۱۰ درصد اختلاف وجود دارد.

مسئله دومی که باید به آن دقت کرد این است که حتی اگر بنا بر حرف های دولت مبنا را بر نرخ مرکز آمار هم بگذاریم عملکردشان با قولهایی که در این حوزه داده بودند هم‌جهت نیست. وعده داده بودند تورم را اول نصف می‌کنند. یعنی در مرحله اول تورم از ۴۶ به ۲۳ درصد افت اشکار کند و سپس هم آن را تک‌رقمی کرده یعنی به زیر ۱۰ برسانند.

امروز با ۴۸ درصد نرخ تورم روبه رو هستیم که کارکرد زیاد بدی است و به مفهوم ناکامی در مبارزه با تورم محسوب می‌شود؛ به این علت این دولت نباید ژست کنترل تورم را به خود بگیرد. به نظر من باید از مردم عذرخواهی کنند و بگویند نتوانستیم تورم را کنترل کنیم. تورم ۴۸ درصد به معنی کنترل نرخ نیست. ۴۸ درصد، تورم زیاد سنگینی است. در شرایط زیاد خاص این تورم امکان پذیر قابل پذیرفتن باشد. همانند آنچه در سال ۱۳۹۹ اتفاق افتاد و درآمد‌ها به علت شیوع کرونا و وجود ترامپ کم شدن شدید اشکار کرده می بود و عملاً درآمد نفتی نداشتیم. با اهمیت ترین لنگر نرخ تورم، نرخ ارز است.

برترین و بروزترین اخبار ورزشی اقتصای تکنولوژی و سلامتی را در وب سایت خبری بام وطن دنبال کنید.

دولت نه نرخ ارز را توانست کنترل کند و نه تورم را. امروز می‌بینید که با تزریق بی‌حد درهم و دلار تلاش در تحکیم قیمت ریال دارند. یقیناً من این عمل بانک مرکزی را نفی نمی‌کنم. به هر حال کنترل نرخ دلار کار خوبی است و باید هم انجام شود. ولی این که با ارزپاشی این افت نرخ انجام شود مورد پذیرفتن نیست و این روش هیچ‌گاه جزو سیاست‌های من نبوده. تزریق ارز جواب مهم، اساسی، پایه‌ای، علمی و فنی نیست.

راه آن مدیریت درست بازار ارز و شناسایی عوامل مؤثر بر افزایش نرخ ارز است. به هر حال این تورم چه ۵۲ درصد با پایه ۹۵ یا کمتر از ۵۰ درصد با پایه ۱۴۰۰ نشان‌دهنده عدم پیروزی دولت در کنترل تورم و عدم تحقق قولهای دولت در این حوزه است.

علت عدم اثرگذاری افت رشد نقدینگی بر تورم چیست؟

کنترل رشد نقدینگی عمل مثبتی است و به نظر من باید ادامه اشکار کند. یقیناً من خبر دارم که ریشه افت رشد نقدینگی که اتفاق افتاده، کنترل ترازنامه بانک‌ها است که حتماً آثار رکودی در اقتصاد و تشکیل خواهد داشت. در هر حال صرف‌نظر از علت افت رشد نقدینگی، این کار می‌تواند در مهار تورم مؤثر باشد.

با این حال باید در نظر داشت که نقدینگی یک واسط است. رئیس‌جمهور و باقی اعضای دولت نباید روی افت رشد نقدینگی مانور دهند. مردم که با نقدینگی کاری ندارند. برای مردم تورم و پولی که از جیب‌شان می‌رود مهم است. تورم باید کم شود.

چرا کنترل رشد نقدینگی و افزایش درآمد‌های صادراتی موفق نشد تبدیل مهار تورم شود؟

مدیریت فقط کنترل نقدینگی نیست. مدیریت و کارآمدی اهمیت دارد. سرزمین کسری بودجه سنگینی دارد. کسری بودجه و اضافه‌برداشت بانک‌ها به اقتصاد سختی می‌آورد. امروز نرخ منفعت تامین مالی در بازار بالای ۴۰ درصد است. نرخ ۴۰ درصد به مفهوم آن است که اعتدال سیستم پولی سرزمین از دست‌شان خارج شده است. شما نمی‌توانید بگویید رشد نقدینگی ۲۵ درصد و نرخ بانکی ۲۳ درصد است، ولی در بازار نرخ منفعت تامین مالی ۴۰ درصد باشد.

این مشخص می کند یک جا‌هایی اشکال وجود دارد. این مشخص می کند یک ناهماهنگی در سیاست‌های پولی، ارزی و مالی سرزمین وجود دارد. تا این ناهماهنگی حل نشود نمی‌توان تورم را کنترل کرد. آقایان گمان می‌کنند با زدن دکمه کنترل نقدینگی، تورم خود به خود افت می‌یابد. رشد اقتصادی هم زیاد مهم است. رشد اقتصادی سال قبل ناشی از تشکیل نبوده. عمده آن از محل فروش نفت و رشد قسمت خدمات سپس از کرونا به دست آمده است.

قسمت غالب رشد قسمت خدمات نیز به رشد عملیات واسطه‌های مالی برمی‌گردد؛ به این علت این رشد به قسمت تشکیل واقعی مربوط نمی‌شود. به نظر من، در حکمرانی مشکل داریم. تا مشکل حکمرانی حل نشود با تکیه بر یک عامل متغیر در سیاست‌های پولی نمی‌توان تورم را کنترل کرد.

دسته بندی مطالب
خبرهای ورزشی

اخبار پزشکی

اخبار اقتصادی

اخبار فرهنگی

اخبار کسب وکار

اخبار فناوری



منبع

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا