سریالی که این روزها در کره طوفان به پا کرده است_بام وطن

به گزارش بام وطن
«ملکه اشکها» یک سریال کرهای تازه از شبکه tvN است که به طور همزمان از نتفلیکس نیز پخش میشود. این سریال که این روزها در وبسایتهای فیلم و سریال کرهای به گفتن ترند برتر ماه معارفه میشود، داستان زوجی را روایت میکند که ازدواجشان به دلایل گوناگون دچار بحران شده است.
داستان از جایی اغاز میشود که دو نفر از طبقات اجتماعی گوناگون با هم ازدواج کردهاند، اما اکنون در حال گذراندن دوران سخت و طاقتفرسایی می باشند. بک هیون وو و هونگ هه ئین که وقتی عاشق هم بودند، سه سال است که ازدواج کردهاند و اکنون رابطهشان در حال فروپاشی است.
هیون وو مدیر حقوقی گروه بزرگ Queens است و موفقترین فرد از روستای زاد گاه خود به حساب می اید. از نظر دیگر، هه ئین دختر خانوادهای است که مالک و اداره کننده گروه Queens می باشند؛ او در فروشگاههای زنجیرهای Queens به گفتن «ملکه متکبر» شناخته میشود. خانواده او یکی از قدرتمندترین و ثروتمندترین خانوادههای کره می باشند.
آنها برای عشق و با وجود مخالفت خانوادههایشان ازدواج کردهاند، اما عشق بدون تلاش برای نگه داری آن دوام نخواهد داشت. هیون وو تصمیم میگیرد از همسرش جدا شود، اما اینجاست که یکی از غافلگیریها و چرخشهای داستان اتفاق میافتد. ههئین با یک تشخیص پزشکی که زندگیاش را تحول میدهد روبرو میشود: او تنها سه سال زمان زندگی دارد. به این علت هیون وو به جای دادن برگههای طلاق به همسرش، تصمیم میگیرد این زمان باقیمانده را با او بگذراند؛ زمان وقتی که میتواند مجدد آنها را عاشق یکدیگر کند.
اما این تنها بخشی از سریال است. همزمان با تلاش هیون وو و هه ئین برای بازسازی زندگی مشترکشان، خانواده ثروتمند هه ئین داخل هزارتویی از توطئه و دسیسه میشود. پدربزرگ هه-ئین بیمار میشود؛ شریک زندگیاش نقشههایی برای به دست آوردن منافعی خاص مطرح میکند، مردی مرموز از قبل ههئین به نام یون ایون-سونگ داخل ماجرا میشود و تنش بالا میگیرد. این سریال به خوبی توانسته مضامین عاشقانه، کمدی، زد و بندهای سیاسی، شوق و تعلیق را با هم ترکیب کند.
خلاصه کردن سریال به علت پیچشهای زیاد داستان، کار سختی است. هر تکه از سریال «ملکه اشکها» با زمان زمان تقریبی ۱ ساعت و ۲۵ دقیقه، نسبتا طویل است. هر تکه به تنهایی داستان مفصلی دارد و نه تنها از نظر زمان، بلکه از نظر احساسات نیز فراز و نشیبهای بسیاری را به مخاطب اراعه میکند. با این که در یک سوم پایانی سریال، سطح ملودرام بالا میرود، اما سریال هیچ زمان تمرکز خود را بر ماجرای ههئین و هیونوو از دست نمیدهد.
حتی در آن لحظات پر از دسیسه، رابطه عاشقانه آنها بر همه چیز چیره میشود. اما پیروزی این زوج نه تنها برای هماهنگی خوب آنها، بلکه برای رشد فردی شخصیتهایشان هم هست. برای مثال در ابتدا ما برای هیونوو که توسط خانواده همسرش تحقیر شده و توسط شرکت هم مورد استثمار قرار گرفته غمگین میشویم. اما وقتی که ههئین فهمید بیماریاش میشود و اغاز به مبارزه علیه خانواده سلطهگرش میکند، هیونوو نیز جان میگیرد و با اشکار کردن قوت درون خودش به او پشتیبانی میکند.
با گسترش داستان در رابطه ههئین، داستان او به چیزی فراتر از بیماریاش تبدیل میشود. او از مرگ میترسد، اما با وجود این هراس، اغاز به تلاش کردن برای رسیدن به یک زندگی ایدهآل میکند.
«ملکه اشکها» نه تنها در پرداختن به داستان زمان حاضر، بلکه در به عکس کشیدن نحوه اغاز ماجرای عاشقانه بین هیونوو و ههئین نیز بسیار عمل میکند. از طریق فلاشبکها در طول تکهها و در طول اپیزود پایانی، ما تصویری کامل از زندگی و قبل آنها را مشاهده میکنیم.
در کل، «ملکه اشکها» سریالی جاهطلبانه است که با بازیهای بسیار و داستان ملودرام پیچیدهاش هیچ زمان از اوج فرود نمیآید. این سریال با قوت به سمت کلیشههای رایج در سریالهای کرهای میرود، اما هیچ زمان به طور کامل خودش را در احاطۀ آنها قرار نمیدهد. هر بار که به نظر میرسد سریال همه ترفندهایش را رو کرده، یک غافلگیری، یک چرخش و یک برگ برندۀ دیگر رو میشود.
در طول ۱۶ تکه، «ملکۀ اشکها» چندین دفعه و چندین دفعه مخاطبش را تحت تاثییر شگردهای داستانگویی خود میکند و اجازه نمیدهد مخاطب دچار ملال و کسالت شود. اگر چه طول هر تکه مقداری زیاد است، اما این چیزی از جاذبۀ داستان، شخصیتپردازی قوی و شوق تماشای تکه بعدی کم نمیکند. «ملکه اشکها» از همین الان مدعی بهترین درام کرهای سال است؛ از آن سریالهایی که اکثر سلیقهها را راضی میکنند و تا زمانها در خاطرۀ بینندگان باقی میهمانند.
دسته بندی مطالب
خبرهای ورزشی