چه شده که زنان در ورزشگاه ها سخن های رکیکی می زنند که تا اکنون اختصاصی مردان می بود؟_بام وطن

به گزارش بام وطن
اتفاقاتی که این روزها در فضای ورزشی ایران رخ داده است، از یک نظر اتفاق جدیدی محسوب نمیشود. در حقیقت، ساختار سیاسی ایران با دو مشکل اساسی در این نوشته روبه رو است. ازیکسو، نمیخواهد خود را با ضوابط عمومی فدراسیونهای جهانی یا کمیته بینالمللی و منشور المپیک سازگار کند و درعینحال، میخواهد که هم چنان از مزایای عضویت در این نهادها منفعتمند شود و در مسابقات المپیک و جهانی و باشگاهی شرکت کند. از نظر دیگر، نمیخواهد یا نمیتواند خود را با الزامات فرهنگی ورزش در داخل سرزمین تطبیق دهد.
ریشه این قضیه نیز در ناسازگاری فرهنگ ورزشی با قیمتهای سنتی است. این ناسازگاری بهاختصاصی در ورزش زنان اهمیت بیشتری دارد. در سنت اجتماعی ما زن اساساً واجد جایگاهی نبوده است که بخواهد برای اثبات خود به صحنه بیاید و از آن مهمتر سرود برابری با مرد را بخواند. آن سنت الزامات خاص خود را به حرکت و پوشش و جایگاه زنان بار میکرد.
ولی زن در جامعه تازه همه این محدودیتها را رد میکند. احتمالا شگفتی کنیم که چرا برخی از زنان نیز همپای مردان از کلمات رکیک منفعت گیری میکنند. کلماتی که حتی کاربرد آن از سوی زنان وجاهت منطقی ندارد. علت این اتفاق در همین اصرار به برداشتن مرزهای تمایزی است که چون به اجبار ایجادشده شکلهای افراطی و حتی مضحک هم اشکار کرده است.
مشکل مهم و دیگر این ساختار داشتن فکر حق انحصاری امور بهاختصاصی در حوزه فرهنگ نزد صاحبان قوت است این فکر جهت شده که در اجرای اهداف فرهنگی بهکلی بی فایده شوند. نمونه آن فضای عمومی ورزشگاهها بهاختصاصی فوتبال است که متاسفانه در کشتی هم هست و در سالهای تازه به والیبال و دیگر رشتههای ورزشی هم سرایت کرده است.
سیاستزدگی در ورزش، انحصار نسبی در مالکیت تیمهای ورزشی، تلاش برای تبدیل ورزش به ابزاری برای پیشبرد اهداف فرهنگی غیرمرتبط با ورزش، عدم وجود مردم و ذینفعان در مسائل و مدیریت باشگاهها و نیز تنظیم مقررات عمومی فضاهای ورزشی، در کنار علاقه وافر برای وجود در رقابتهای ورزشی در سطح بینالمللی و تلاش برای کسب مدال و جام و افتخار به آنها؛ جملگی جهت تشکیل سیاستهایی متعارض و فضایی مغشوش در ورزش شده است که دیر یا سریع هزینه آن هم باید پرداخته شود.
اینگونه تعارضات و عوارض در زیاد تر حوزههای مدیریتی وجود دارد ولی به عللی از جمله الزام تبعیت از منشور المپیک و مقررات فدراسیونهای جهانی؛ در ورزش برجسته و مشهود شده است؛ چون در صورت عدم مراعات ضوابط این نهادهای بینالمللی، امکان اخراج از فدراسیونهای ورزشی جهانی وجود دارد و از آنجا که ورزش بهاختصاصی ورزش قهرمانی رکن مهمی در تامین اوقات فراغت یا حتی هویتبخشی جوامع تازه است، تن دادن به اخراج جهت بحران داخلی خواهد شد.
فراموش نکنیم که ایران هم چنان در حوزه ورزش در قیاس با کشورهای شبیه خود سخنهای بسیاری برای ابراز استعدادها دارد. بعلاوه پربینندهترین شبکه تلویزیونی ایران با فاصله زیاد، شبکههایی است که به ورزش میپردازند و الا صداوسیما فاقد مشتری جدی خواهد می بود.
مجموعه این حالت در ورزش ایران جهت شده که حکومت هم در داخل و هم در خارج دچار چالش شود. چالشهایی که با گذشت زمان تشدید میشود و به اتخاذ تصمیمات به نسبت شگفت منجر شده و خواهد شد.
راهحلی جز سیاستگذاری بدون تناقض یا با تناقضات اندک نیست. با ممنوع کردن وجود زنان یا مردان در ورزشگاهها هیچ قضیهای حل نخواهد شد. مقررات پوشش هم هم چنان دامنگیر فدراسیونهای ورزشی خواهد می بود.
دسته بندی مطالب
خبرهای ورزشی