آخرین حالت پرونده کوروش کمپانی؛ در انتظار یک پیامک_بام وطن

به گزارش بام وطن
برند تجاری کوروش کمپانی از نزدیک به ششسال پیش در تهران کار او را با تعمیرات تجهیزات الکترونیکی اغاز کرد و مدتی سپس به فروش گوشی و محصولات مرتبط با آن روی آورد، اما نه به شیوه فروشگاههای دیگر. همین رویه علتشد که از آبانماه ۱۴۰۱ رسیدگی به این نوشته بر پایه گزارشهای دریافتی از سوی ضابطان خاص اغاز شود، اما مدیرعامل این شرکت، پنجماه قبل و پیش از این که ضابطان نسبت به این نوشته ورود کنند و پروندهای برای این شرکت راه اندازی شود، از سرزمین خارج شده می بود.
اسفندماه سال قبل پنج نفر از اعضای مهم شرکت دستگیر و ۲۵ سلبریتی تبلیغکننده این شرکت به پلیس احضار و وجوه دریافتی بازگردانده شد و همان ماه هم اعلان قرمز امیرحسین شریفیان در پلیس اینترپل اظهار شد. مطابق آنچه رئیس پلیس امنیت اقتصادی در روزهای سپس از اظهار رسمی خبر کلاهبرداری این شرکت روایت کرد، تا چهارماه پیش از فرار مالک این شرکت، خواست بازدید کارکرد این مجموعه به دستگاه قضایی داده شده می بود، اما روال آن طول کشید.
حسن رحیمی ۲۶ اسفندماه سال قبل حرف های می بود: «قبل از این که این اتفاقات بیفتد، تجمعاتی در این عرصه وجود داشت. این مجموعه ابتدا خوب کار میکرد، اما بعد از آن دچار مشکل شد و این تجمعات روبه رو ساختمان آن شکل گرفتند و ما در آن زمان خواست بازدید را داده بودیم. این شرکت از همه قسمتها مجوزها را داشت. اکنون افرادی که این مجوزها را صادر کردهاند یکی از بعد از فرد دیگر به اداره پلیس در حال احضارند و باید پاسخگو باشند.»
تا تاریخ ۲۱ فروردینماه، ۵هزار و ۱۰۰ نفر از این شرکت شکایت کرده بودند و مطابق آخرین اطلاعاتی که سخنگوی قوهقضائیه نقل کرده است، پرونده بهصورت اختصاصی در حال رسیدگی است و دادستان تهران نظارت کامل بر آن دارد.
سخنگوی وزارت خارجه هفته قبل درمورد استرداد متهم کوروشکمپانی حرف های می بود: «عمل های این وزارتخانه درمورد این نوشته متنوع و متعدد بوده است؛ یادداشتها، دیدارها و گفتگوها با مقامات سرزمین همسایه، چه در خود آن سرزمین از طریق سفارت و سرکنسولگری ایران و چه در تهران. بین دستگاه دیپلماسی و قوهقضائیه همکاری مشترکی وجود دارد و در برنامه عمل های ایران برای استرداد و برگشت دادن این مجرم به ایران وجود دارد و جزو برنامههای جاری دستگاه دیپلماسی است. اکنون مدیرعامل شرکت کوروشکمپانی به تهمت کلاهبرداری تحت تعقیب است و اموال منقول این شرکت در نقاط گوناگون سرزمین همانند قایقهایی در جزیره کیش شناسایی و توقیف شده است. پیگیری هممیهن از مراجع رسمی پیگیر این پرونده تنها به این جواب ختم شد: «پرونده در حال پیگیری است.»
یکی از مسئولان پلیس امنیت اقتصادی که خواست نامش در گزارش نیاید در پاسخی مختصر به هممیهن میگوید که این پرونده در حال پیگیری است.
پیامکی دریافت نکردیم
مالباختگان میگویند، پیش از عید وعده داده شده می بود که تا آخر فروردینماه پیامکی برای احضار و اظهار شماره حساب دریافت میکنید، اما میگویند تا امروز این پیامک را دریافت نکردهاند. آنها بارها برای رسیدن به نتیجه قرار تجمع گذاشتند و برخی از مالباختگان تا امروز دو تا سه بار برای پیگیری پرونده به مراجع مربوط مراجعه کرده و جواب گرفتهاند که ابتدا همه مالباختهها باید شکایت کنند تا رسیدگیهای بعدی ادامه اشکار کند.
۲۰۰ میلیون تومان زیان کردم
«کیوان» یکی از مالباختگان این پرونده است که نزدیک به ۲۰۰ میلیون تومان از سفارشات خود را دریافت نکرده و در حال پیگیری این پرونده است. او پیش از عید همراه چند نفر از مالباختگان که بیشتر از ۱۰۰ میلیون تومان خسارت دیدهاند، این وعده را شنیدهاند که تا اواخر فروردینماه پیامکی برای اظهار شماره حساب و دریافت خسارت دریافت میکنند، اما تا امروز خبری نشده است.
او از ششسال پیش با کوروش کمپانی آشنا می بود؛ وقتی که یک مجموعه تعمیرات لپتاب و موبایل می بود و در زیرزمین یک ساختمان در بلوار فردوس تهران کار او را اغاز کرده می بود و مشتریان بسیاری داشت. علت استقبال از این تعمیرگاه بینام و نشان هم هزینه تعمیرات پایین آن می بود.
او میگوید: «از نزدیک به ششسال پیش این شرکت را میشناختم و از آنها خدمات میگرفتم. آنها یک زیرزمین داشتند که کار تعمیرات موبایل و لپتاب انجام میدادند و همان زمان هم به نسبت تعمیرگاههای دیگر تعرفه ارزانتری داشتند، برای مثالً اگر قیمت معاوضه ال. سی. دی گوشی بهطور متوسط یک میلیون تومان می بود، این شرکت از شما ۵۰۰ هزار تومان دریافت میکرد و به همین علت تیراژ تعمیرات بالایی داشت. درمجموع هزینه تعمیرات آنها نزدیک به ۴۰ درصد از منطقههای دیگر پایینتر می بود. همان زمان هم همانند یک مجموعه بزرگ فعالیت میکرد و قسمتهای مختلفی داشت؛ از پذیرفتن تا یک سالن جداگانه برای تعمیرکاران و حتی ارسال پیک برای دریافت محصول، اما به این اندازه تبلیغات نداشت. شرکت جدیدشان هم یک آپارتمان دوطبقه در همان منطقه می بود.»
کیوان از شهریورماه سال قبل با کسبوکار تازه این شرکت آشنا شد: «فاکتورهای من نزدیک به ۲۰۰ تا ۳۰۰ میلیون است. شهریورماه می بود که اولینبار سفارشم را ثبت کردم و سر همان ۴۰ روز کاری که حرف های بودند، خواستها را تحویل میدادند. اولین سفارشم هشت گوشی می بود که تحویل گرفتم. سپس از آن تاخیرها اغاز شد و حداقل ۱۰ تا ۲۰ روز تاخیر داشتند. بار سوم که خواست ثبت کردم، این مشکل پیش آمد. آن اواخر هر هفته برای پیگیری میرفتم و دو یا سه محصول تحویل میدادند، سپس هم بخشی از خواستهایم را دیگر تحویل ندادند.»
او نخستینبار وقتی فهمید کلاهبرداری کوروش کمپانی شد که خبرها بهصورت رسمی درمورد این نوشته انتشار شد: «اولینبار که فهمید شدم این شرکت کلاهبرداری کرده، از طریق خبرها می بود. اغاز یکی، دو مرتبه پلمب شد و انها گفتند بهعلت کشف حجاب بوده است. سپس خود صاحب این شرکت -شریفیان- پست میگذاشت و میاو گفت که حتماً تلفنها را تحویل میدهد و خیالتان راحت باشد؛ من نان حرام نمیخورم. ابتدا همهچیز خوب می بود، ولی در یکشب از بین رفت. بار دوم هم انها گفتند اماکن آمده و بهعلت مشکل جواز کسب پلمب کرده است.»
یکی از روشهای جذب مشتری توسط این شرکت، جشنوارههای تخفیف روی محصولاتش می بود که آنها را با قیمتهای زیاد پایین نسبت به بازار به فروش میرساند.
کیوان اولین خواستهای خود را با قیمتهای بالاتری نسبت به خواستهای روزهای آخر خریده می بود: «اغاز که آیفون خواست دادم، نزدیک به ۲۵ میلیون تومان قیمت داشتند و فقط یکبار با قیمت ۲۰ میلیون تومان خرید کردم. در ماههای اول قیمت همه جنسها بالا می بود، اما سپس کمکم قیمتها پایین آمد. چرا به این شیوه خرید کردن علاقهمند شدم؟ چون یکی از کارهایی که این شرکت انجام میداد این می بود که جشنواره میگذاشت و تخفیف خوبی روی اجناس میداد. برای مثال ایرپادی که ۱۰ میلیون تومان در بازار قیمت داشت، اول ششمیلیون و ۵۰۰ هزار تومان و سپس با قیمت پنج میلیون یا چهار میلیون و ۵۰۰ هزار تومان میفروخت. جنسهای مختلفی هم داشت؛ ایرپاد، گوشی آیفون، اپل واچ و… زیاد تر خرید من ایرپاد و آیفون ۱۳ می بود، اما آیفونهای ۱۴ و ۱۵ و سامسونگ اس ۲۳ هم داشت.»
اولینبار یکی از دوستان کیوان او را درجریان فروش اختصاصی محصولات این شرکت گذاشت: «من زیاد تر به تبلیغات زیاد آنها مطمعن کردم که حتی در اتوبانها و روی بیلبوردها هم دیده میشد. همه بازیگران و فوتبالیستهای معروف را در این تبلیغات میدیدی. همه اینها آدم را ترغیب میکرد که خرید کند. بهمنماه می بود که هفتهای دو تا سه مرتبه به این شرکت میرفتم و با دادودعوا قسمت کوچکی از خواستها را تحویل میگرفتم. هفته آخر انها گفتند که بروید، با شما تماس میگیریم، اما سپس فهمید شدیم که کلاهبرداری بوده و رفتهاند.»
او تعریف میکند که در روزهای آخر فعالیت این شرکت، تلفنها با پیک موتوری از تهران خریده و به مردم تحویل داده میشد: «اغاز که برای تحویل خواستها مراجعه میکردیم، میانها گفتند که اجناس را از دوبی آوردهایم و بار ما در گمرک گیر کرده است، اما آن اواخر به چشم خودم دیدم که دو، سه پیک موتوری تلفنها را با کولهپشتی میآوردند، همانجا برای من مسجل شد که گمرکی در کار نیست و این اواخر تلفنها را با همان قیمت ۳۰ تا ۳۵ میلیون تومان میخرید و به مردم میداد. به نظر من این کار یک نوع شگرد می بود که آنها از ساعت ۱۱ صبح تا چهار بعدازظهر تعداد مشتریانی که برای دریافت گوشی آمدهبودند را برآورد میکردند و سپس تقریباً به همان اندازه گوشی میآوردند و به مردم تحویل میدادند.
به نظرم فردی به آنها شک نکرده می بود. همیشه یک مامور برای تشکیل نظم آنجا می بود؛ چون برخی برای اعتراض به آنجا میرفتند و شلوغ میشد، اگر شک داشتند که این کار را نمیکردند. در گروههای تلگرامی هم خواندهام که این شرکت همه مجوزها را داشته است. اگر جواز نداشته باشید که نمیتوانید در این حجم تبلیغ کنید و صدای همه تلفنفروشها را دربیاورید. روزی که این آقا گوشی را ۲۰ تا ۲۵ میلیون میفروخت، در بازار با قیمت ۳۵ میلیون تومان به فروش میرفت که زیادها در بازار اعتراض میکردند. اینگونه این شرکت حجم فروش بالایی داشت.»
«کیوان» تعریف میکند در بین مشتریان این شرکت، افرادی بودند که خودشان فروشنده بودند و از این شرکت گوشی را ارزانتر میخریدند تا گرانتر بفروشند: «برخی از این مشتریان میانها گفتند که ایرپاد را پنج میلیون میخرم و خودم در دیوار ۱۰ میلیون میفروشم. من خودم این کار را انجام دادم و سریع هم پولش برمیگشت. همانجا در خود کوروش کمپانی فردی می بود که از پرسنل خودشان می بود و از شما گوشی را با قیمت بالاتر میخرید؛ یعنی شما گوشی را از طبقه بالا میخریدی، میرفتی طبقه پایین و میتوانستی گوشی را به این آقا بفروشی و درجا پولش را واریز میکرد. خود این فرد روبهروی کوروشکمپانی مغازه داشت و محصولی که قیمت روز آن ۱۱ میلیون تومان می بود را ۱۰ میلیون از شما میخرید و در مغازه خودش ۱۱ میلیون میفروخت. درواقع این جنس ممکن می بود سه دست بچرخد.»
آخرین خبری که خودش درمورد این نوشته شنیده این است که مالک کوروش کمپانی با یک گذرنامه جعلی در دوبی است: «پلیس میگوید پیگیر اموالش هستیم و از یک طرف هم میگویند با یک گذرنامه جعلی در دوبی است و اعلان قرمز اینترپل دارد، اما نمیدانیم چرا جلبش نمیکنند؟ حرف هایاند که اموال این فرد در حال شناسایی است و چشم به راه فروش آن می باشند و علاوه بر این، همه مالباختهها باید شکایت کنند سپس ادامه کار پیگیری شود. الان هم چند ماه قبل و دیگر همه باید شکایت کرده باشند.»
خواستها را تا بهمن تحویل دادند
«امیر» هم یکی دیگر از افرادی است که دفعات بسیاری از این شرکت خرید کرده و او هم از ماه بهمن فهمید شده که تحویل خواستها همانند ماههای قبل نیست. آخرین فاکتور را که خرید، فهمید شد که برای تحویل فاکتورهای قبلی بهانه میآورند: «من از آیفون ۲۹ میلیونی خرید کردم تا وقتی که آیفون ۲۰ میلیونی میفروختند. اواخر فعالیت این شرکت آنقدر فاکتورهایم را پیگیری میکردم که میانها گفتند دیگر زنگ نزن! ما دیگر برای شما فاکتور ثبت نمیکنیم و دیگر از ما خرید نکن، چرا هر روز زنگ میزنی؟ ولی من یک پارت دیگر خرید کردم که همان هم سرم کلاه رفت. من هربار که تماس میگرفتم یک تا دو ساعت پشت خط میماندم، اما باز هم به نتیجهای نمیرسیدم و فقط وعده میدادند که در روزهای دیگر میفرستند. با این پیگیریها توانستم برخی از فاکتورهایم را بگیرم. یکبار که رفته بودیم جلوی این شرکت و مردم جمع شده بودند؛ وقتی که لیست داده بودند و انها گفتند که سرلیست تلفنها را میدهیم، نام من در لیست می بود، خواندند که بالا بروم و گوشی را تحویل بگیرم، مردم هجوم آورده بودند و یکنفر با سنگ شیشه دفتر را پایین آورد، پلیس آمد و شلوغ شد. حتی رنگ گوشی هم دیگر مهم نبوده است و فقط میخواستم که گوشی را تحویل بگیرم.»
او میگوید که یقین است کوروش کمپانی خواستهایی که تا بهمنماه ثبت شده را تحویل داده است: «من از اول این داستان بودم و از آنها خرید میکردم. پنج بار آنجا رفته بودم و تعداد بسیاری گوشی برای آشنایان و خودم خواست دادم. احتمالا نیمی از خواستهای سپس از این ماه را تحویل داده باشند و مشتریان شهرهای دیگر هم تحویل نگرفتهاند. ما هرچقدر پیگیر این نوشته بودیم، هیچ اثری روی این پرونده نداشت. من از دو شخص معمولی شکایت داشتم که دارد به نتیجه میرسد، اما چرا شکایت این تعداد آدم به نتیجه نمیرسد؟ میگویند برخی از شاکیان گوشی را قبلاً تحویل گرفته بودند، اما حرف هایاند تحویل نگرفتهاند، اما این نادرست است من تا قبل بهمنماه تلفنهایی را که خواست داده بودم، تحویل گرفتم. قبل از آن بدون پیگیری، خود شرکت زنگ میزد و میاو گفت بیایید خواستها را تحویل بگیرید، اما الان ۱۲ تا آیفون و چند سامسونگ و محصولات فرد دیگر هم داشتهام که تحویل نگرفتهام. یک روز به ما زنگ نزدند که بیایید یک سوال از شما بپرسیم. احتمالا من تصمیم داشتم آن ۱۲ آیفون را دوبار بهگفتن زیان خودم ثبت کنم، این چنین سوالاتی را نمیپرسند و پیگیری نمیشود.»
امیر و تعدادی از مشتریان کوروش کمپانی سپس از این ماجرا، از طرف افراد فرد دیگر هم مورد سوءاستفاده قرار گرفتند: «من برای شکایت هرجایی که بگویید رفتهام، حتی پلیس فتا. یکبار، فردی آمد و او گفت که وکالت شما را برعهده میگیرم، با افرادی در ارتباطم و میتوانم پول شما را برگردانم و این مقدار هم هزینه میگیرم و به همین روش سر ما کلاه گذاشته شد. یکبار برای تحویل تلفنها به نمایندگی همدان رفتم، انها گفتند فردا صبح بیا، اما فردایش نمایندگی جمع کرده می بود.»
این کلاهبرداری چطور شکل گرفته می بود؟ امیر میگوید که این کلاهبرداری در سرزمینهای دیگر هم رخ داده است و در این شیوه، کلاهبرداران اجناس مختلفی را که قابلیت نقد شدن سریع دارند، حاضر و تبلیغات بسیاری برایش انجام میدادند: «یکی از آشنایان من میاو گفت که ما این تلفنها را دوبرابر میخریم، اما این شرکت گوشی ۲۰ میلیون تومانی پیشفروش میکرد. برای مثال در این شیوه یک روز ۱۰ نفر گوشی پیشخرید میکرد و فردا ۲۰ نفر، این شرکتها با پول آنها ۱۰ نفر دیروز را تسویه میکردند. همین چرخه آنقدر تبلیغ و رقم های بسیاری در این مسیر جابهجا میشود که برای مثال به پنج هزار عدد پیشفروش میرسد و شرکت ۵۰۰ عدد گوشی تحویل میدهد. این عدد برای فروشنده میچربد و به حدی میرسد که رقم پیشفروش نسبت به تحویل، زیاد تر است و فرد کلاهبردار پولها را برمیدارد و میرود. مگر میشود شما یک گوشی ۴۰ میلیونی را ۲۰ میلیون پیشفروش کنید. هیچ شغلی در دنیا نیست که هر سهماه در دنیا ۲۰ برابر به شما سود بدهد.»
در انتظار فروش داراییهای مالک
«محمد» همانند تعداد بسیاری از مالباختگان سه روز سپس از پلمب شدن این شرکت، به پلیس امنیت اقتصادی تهران رفت و شکایتش را ثبت کرد. از آن زمان تا اواخر اردیبهشت دو تا سه بار پرونده خود را پیگیری کرد و حتی همراه تعدادی از مالباختگان با مسئول مستقیم پرونده چند روز قبل از عید سخن بگویید کردند. آنها هم شنیدند که از آخر فروردینماه قرار است پیامک برای دریافت شماره حساب بیاید، اما این اتفاق نیفتاد: «ما مجدد اردیبهشتماه برای پیگیری پرونده مراجعه کردیم و انها گفتند بروید تا سه، چهار ماه دیگر؛ قرار است یکسری اموال به فروش برسد و برای شما هم پیامی میآید. حس میکنیم این چندماه هم مجدد تمدید میشود.»
او آبانماه سال قبل شش دستگاه آیفون ۱۳ خرید، اما هیچ محصولی تحویل نگرفت. از یکماه قبل از این که شرکت جمع شود، اتفاقاتی افتاد که علتشد به این شرکت شک کند: این شرکت تلفنها را با تاخیر میداد یا خواستهای تعداد زیاد را یک عدد-یک عدد تحویل میداد. جو نامنظم و شلوغی هم داشت. اگر جلوی آن را گرفته بودند، احتمالا حجم مالباختگی به این اندازه نبوده است.»
محمد میگوید، روال کوروش کمپانی این می بود که خواستها را در عرض دوماه تحویل دهد، اما در روزهای آخر کار او و پیش از آنکه بسته شود، تحویل خواستها تا چهارماه هم طول میکشید: «همین روال علتشد که شک کردیم این شرکت کلاهبرداری و پانزی است که همینطور هم می بود. فردای روزی که شرکت تخلیه شده می بود، به این دفتر رفتیم و دیدیم شب قبل همه سیستم، لپتاب و وسایل شرکت تخلیه شده و همه همسایههای کنار شرکت هم این نوشته را دیده بودند، ولی نمیدانم چرا به پلیس خبر ندادند که جلوی آنها گرفته شود.»
محمد و مالباختگان دیگر در پیگیریهایی شنیدهاند که مالک این شرکت تعدادی ماشین با پلاک منطقه آزاد در کیش دارد که در حال انتقال به تهراناند تا به فروش برسند. «انگارً یک ملک و چند جتاسکی هم در کیش داشته است و حرف هایاند در حال فروش است. همان موقع که شرکت پلمب شد، انها گفتند برای این فرد اظهار قرمز پلیس اینترپل گرفته شده است. در این زمان که اعلان قرمز صادر شده چند بار ویدئو از این شخص پخش شده که در دوبی است.»
دسته بندی مطالب
خبرهای ورزشی