ضدقهرمان احتمالی فصل نهم بازی تاج و تخت؛ برگشت غافلگیرکننده از قبل دنریس_بام وطن

[ad_1]
به گزارش بام وطن
اگر شبکه HBO تصمیم بگیرد فصل نهمی برای بازی تاج و تخت بسازد، وجود دنریس تارگرین، به شکلی هرچند متفاوت، تقریباً اجتنابناپذیر خواهد می بود. راههایی برای برگشت دادن تأثیر او وجود دارد، حتی بدون نیاز به وجود مجدد شخصیت امیلیا کلارک.
آخر کار دنریس در سریال، جنجالی و او گفت و گوبرانگیز می بود؛ تا جایی که نظریههایی درمورد امکان زندهشدن او شکل گرفت؛ با این فکر که دراگون، جسد او را به ولانتیس، زادگاه کشیشهای سرخ برده است.
اما به جای برگشت دادن فیزیکی او، بهتر است فصل نهم با نگاهی عمیقتر به پیامدهای مرگ دنریس و تأثیر آن بر دیگر شخصیتها بپردازد؛ از جمله عذاب وجدان و زخمهای روحی جان اسنو بعد از کشتن او، یا تأملات تیریون لنیستر درمورد میراث دنریس و نقش خودش در سرنوشت او.
با این حال، یکی از انتخابهای دلنشین و کمتر دیدهشده برای برگشت دادن قبل دنریس، میتواند احیای یک شخصیت فراموششده اما اثرگذار از داستان او باشد؛ فردی که حضورش در فصل نهم، ظرفیت تبدیلشدن به یک ضدقهرمان همهعیار را دارد.
داریو ناهاریس، یکی از معدود شخصیتهای کلیدی است که سرنوشتش در آخر بازی تاج و تخت مبهم باقی مانده و همین او را به گزینهای بالقوه برای ادامهی روایت در فصل نهم تبدیل میکند
ماجرای داریو ناهاریس در فصل ششم بازی تاج و تخت به آخر رسید؛ جایی که دنریس بالاخره آماده شد تا عازم وستروس شود. او میدانست برای تحکیم ادعایش نسبت به تخت آهنین، امکان پذیر ناچار به یک ازدواج سیاسی شود. تیریون لنیستر که یقیناً انگیزههای شخصی خودش را هم داشت، او را قانع کرد که همراه داشتن یک معشوق در این سفر میتواند مانعی برای این مقصد باشد.
داریو از این تصمیم خوشش نمیآید، اما ناچار میشود در میرین بماند و همراه گروه مزدور «پسران دوم» که رهبریشان را بر مسئولیت دارد، برای نگه داری صلح تلاش کند.
داریو: من عصبانی نیستم، دلم به حال خودم میسوزه. سپس از تو چه فردی میتونه بیاد؟ چه فردی میتونه جای دنریس استورمبورن، مادر اژدهایان رو بگیره؟
دنریس: فکر میکنم تعداد بسیاری زن در آینده این مسیر رو ادامه بدن. دستورهای مشخصی برای اداره میرین و خلیج اژدهایان برات گذاشته میشه.
(فصل ۶، تکه ۱۰ – «بادهای زمستان»)
اما سپس از این خداحافظی، دیگر هیچزمان خبری از داریو نمیشود. آیا موفق شد میرین را آرام نگه دارد؟ با دقت به زیرساختهایی که دنریس بهجا گذاشت و وجود پسران دوم، گمان آن وجود دارد. ولی بدون وجود اژدهایان، سرکوب شورشها یا برگشت بردهداری کار سادهای نبوده است.
احتمالا جرج آر. آر. مارتین در رمان بادهای زمستان این قسمت از داستان را زیاد تر بپروراند، بهاختصاصی اگر دنریس در آن نسخه واقعاً به وستروس برسد. اما اگر فصل نهمی از سریال ساخته شود، برگشت به سرنوشت داریو و میرین میتواند یکی از قسمتهای دلنشین و پرپتانسیل آن باشد، خصوصاً اگر داریو بهگفتن یک ضدقهرمان داخل میدان شود.
داریو میتواند ضدقهرمانی دلنشین برای فصل نهم سریال بازی تاج و تخت باشد
عکس العمل داریو به مرگ دنریس، با دقت به رابطهی عمیق عاطفیشان و پیشینهاش بهگفتن جنگجویی بیرحم، میتواند بستری برای خلق یک ضدقهرمان پیچیده و اثرگذار فراهم سازد.
ابهام در سرنوشت داریو ناهاریس، بهتنهایی موضوعی است که فصل نهم بازی تاج و تخت میتواند به آن بپردازد؛ بهاختصاصی از آن جهت که او یکی از معدود گرههای ناتمام در روایت دنریس به شمار میآید. دیگر یاران و مشاوران نزدیک دنریس سرنوشتی اشکار یافتهاند، هرچند نه لزوماً خوشایند: باریستان سلمی، جورا مورمونت و میساندی همه انها جان خود را از دست دادهاند، و کرم خاکستری نیز در آخر سریال راهی جزیره ناث میشود. در این بین، داریو بزرگترین معمای بیجواب باقیمانده است.
اما قضیه مهمتر، عکس العمل احتمالی داریو به مرگ دنریس است. به گمان زیاد، این خبر در نهایت به او میرسد، چرا که دور از انتظار است خبر درگذشت ملکه میرین بهکلی از آن شهر دور مانده باشد. از نظر دیگر، با دقت به علاقه و دلبستگی عمیق او نسبت به دنریس، دور از انتظار نیست که این چنین خبری، او را به کاری وادارد.
نباید فراموش کرد که داریو شخصیتی منفعل نیست؛ پیش از آن نیز چندین دفعه نشان داده که پیش از اندیشیدن، دست به عمل میزند، و از خشونت در حل اختلافات ابایی ندارد. او فردی می بود که نقش کلیدی در فتح خلیج بردهداران برای دنریس ایفا کرد و آشکارا به او او گفت: «به میرین و مردمش اهمیتی نمیدهم. من اینجا فقط برای تو هستم، نه آنها.»
او این چنین فرمانده گروه مزدوری قوی به نام «پسران دوم» است. به این علت چندان دور از ذهن نیست که بعد از آگاهی از سرنوشت دنریس، عزم خود را جزم کند تا از دریای باریک بگذرد و به جستوجو انتقام از جان اسنو، تیریون لنیستر، برن استارک یا هر کس فرد دیگر که در این ماجرا دخیل بوده، بگردد.
یافتن جان اسنو که اکنون آنسوی دیوار شمالی است، احتمالا دشوار باشد، اما بردن نبرد به پایتخت و تقابل با تیریون کاملاً مقدور است. داریو میتواند تهدیدی جدی برای حکومت تازه باشد؛ چرا که برخلاف تعداد بسیاری از ضدقهرمانان، انگیزهها و ریشههای رفتارش برای مخاطب کاملاً قابل فهمیدن است و اعمال او الزاماً نادرست نمود نمیکند.
اگر فصل نهم سریال ساخته شود، ملزوم خواهد می بود چالشهایی پیش پای پادشاه برن و اطرافیانش قرار گیرد؛ و در این بین، داریو احتمالا یکی از بهترین گزینههای ممکن برای این نقش باشد. از همه مهمتر آنکه برگشت او، فرصتی فراهم میآورد تا میراث دنریس و پیامدهای مرگ او با دقت بیشتری بازدید شود. حتی اگر برگشت دادن خود دنریس ممکن یا منطقی نباشد، باز هم میتوان داستان را با محوریت پیامدهای وجود و فقدان او در ادامه گفت. و چه فردی با لیاقتتر از داریو برای این نقش محوری؟
اگر فصل نهمی در سریال بازی تاج و تخت وجود داشته باشد، نظر شما درمورد آن چیست؟
در دنیای گسترده و پرلایهی بازی تاج و تخت، شخصیتهایی همانند داریو ناهاریس فرصتی کمنظیر برای گسترش روایت و دمیدن روحی تازه به داستانهای نیمههمه قبل فراهم میکنند. داریو، برخلاف تعداد بسیاری از شخصیتهای دیگر که سرنوشتشان بهوضوح ترسیم شد، هم چنان در ابهام باقی مانده و همین قضیه، او را به یکی از پتانسیلهای دراماتیک فصل احتمالی نهم تبدیل میکند.
برگشت او، نه فقطً بهگفتن یک دشمن آشکار، بلکه بهگفتن چهرهای خاکستری با انگیزههای شخصی و تاریخی، میتواند هم میراث دنریس را زنده نگه دارد و هم نظام تازهِ بعد از سقوط او را به چالشی واقعی بکشاند. داریو در مرز باریکی بین عشق و خشم، وفاداری و انتقام ایستاده است؛ و همین تضاد درونی، او را به ضدقهرمانی دلنشین و چندبعدی بدل میسازد؛ فردی که نه لزوماً بدجنس است و نه کاملاً قهرمان، بلکه بازتابی از پیچیدگیهای دنیایی است که در آن حقیقت و عدل مدام مطلق نیستند.
افزون بر این، وجود مجددی داریو میتواند فرصتی برای پرداختن عمیقتر به پیامدهای مرگ دنریس باشد؛ نه با برگشت دادن خود او، بلکه از دریچه نگاه شخصیتهایی که زندگیشان با او گره خورده می بود. او میتواند پلی بین قبل و آینده باشد؛ صدای خاموش بخشی از روایت که تا این مدت شنیده نشده، و نیرویی که میتواند اسایش ظاهری حکومت نوپای برن استارک را در هم بشکند.
دسته بندی مطالب
خبرهای ورزشی
[ad_2]
منبع




